RSS

Poem posts of '1400' 'September'

049

ماندگاری

آنسان که اسلیمی بر گلدشت قالی

آنسان که عطر در سابقه گل

عادت کوچی در حافظه پرستوها

و یاد آب در غریزه رودخانه

بمان

چون خیال نور در خواب رنگ

048

آرایه‌های بی‌ تفاهم

آلزایمر خیال

شِکوه شیوای شعرت

مدام از سرِ ما که می‌گذرد

از شما چه پنهان

هیچ نمی‌دانستم آزادی را

زن یا مرد

به قواره که

کجای اتفاق

047

حالا برای «تو» کاری کن

حالا که مرد واره‌های مردد

روی تغابن احساس

دالان تیره و تار جنسی خود را

حالا که مردگان فراری     ترتیب خواب‌های تو را بردند

لای حصار بسته تحقیر

حالا برای تو

کاری کن

تردید میکنی

تحمّل

          مدامِ زندگیت را

046

بیا برویم با شیب ملایم          به تفرجگاه جادو

حتی به لبخندی لوچ

انگار تو

سکوت آبی به آرامی بُهت

انگار من

انهدام سرخ در قبض و بسط غریزه

لطفاً یک فنجان دیگر            از ته مانده انکار

045

کشف جاده‌ای دو طرفه

میان افکار یک‌سویه

تنازعِ نور

در رقابت لوسترها

تیر و تاک در همایش هوای پاک

پیگرد قانونی اهورا

میان عقاید بودا

حسابِ مسدودِ حس

اما

دستانت را بیاور

044

چه سرانجام ساکتی

بی ‌شاهدان عینی

و کسی

که با تو قهوه بنوشد

یگانه‌هایم را از تاقچه بر می‌دارم

لیوان تو را می‌گذارم

با نوشیدنی نیمه‌ای که رها شد

این تمام زنی نبود که تو را می‌خواست

043

درک بی‌نظیرها

اواسط قرن کور

ایستاده روی بلندترین ایوان

خطر صعود به سبزترین شاخه

خنده نوزاد نارس          میان پلاسیده‌ها

فکر می‌کنی اتفاق اخیر روی سوژه‌های عاشقانه بی‌تأثیر است

کسی دوباره

ما را تعریف می‌کند

042

نگاهت را

بردار از مانیتور

می‌بینی تمام شب را

دم کرده‌ام در قهوه‌ات

تا به رختخواب نیایی

041

شاعرانگی‌ات از بوی قهوه تلخی می‌آید

که با آن افاده‌های فیلسوفانه می‌ریزی

لب باغچه

گوشه دنج خیابانی شلوغ

آدامس می‌جویم

فلسفه می‌بافیم

خیلی معمولی

اصلاً به چشم نمی‌آییم

040

سکوت

بُهت

تمام وقایع پیشین

که یکنفس بگریزم به دیدگاه خودم

یکسره از آن طرف بیایم

به دورها بگریزم به دورهای خودم

لباس من

تن من

تمام من

شباهتی به تو دارم        چرا نمی‌بینی

که ایستاده‌ام از دور

در کنار خودم