RSS

Poem posts of '1400' 'September'

029

می‌توانم بُرد نگاهت را تشخیص دهم      افسوس نمی‌بینمت

باید بدانم رگانت را چه سد کرده

خون از چشمانت جاریست

خسته نیستم

هیچ

از افسانه حضورت

مرا از کدام سو به خود خواندی

                                     گم شده‌ام

028

لنگر را بکش

به انقراض مرجان‌ها می‌رسی

ساحل کجاست

027

 

 

کو

تا

شعور ماه

اندیشه‌های تو

انگاره‌های من

از بطن آفتاب

بی اشتراک دست       بی حرفی آشنا

026

وقتی حاشیه امن کوچه یخ می‌زند

وعده بعدی قرارمان کجا باشد

آخرین صومعه متروک

یا تنها میز قهوه‌خانه‌ای منجمد

کجا می‌توان شعر داغ را با تو نوشید

025

سکوت متجاوزان حرفه‌ای

ذوق آدمک‌های ویترین

شلیک تانک اسباب بازی

عابران ابدی

مکث شعر

قاب مناسب

فِرم به فِرم از دستان مهربان

دهان باز چهارراه

فرود اضطراری رنگی از درخت

برای پاییزی که از خرمالو رسید

وزش عمودی آفتاب صبح  از استوای آغوش

024

باد از سمت دیگری می‌وزد

مگر نگاهت را گردانده‌ای

023

تکانم بده

در من شیشه‌هایی‌ ست            که می‌شکند

کوزه‌های خالی خواهشی که فرو می‌ریزد

تکانم دهی دریا موج میزند           کوهه‌کوهه خون

تکانم بده

تا صدای جیغ قناری‌های ترسیده را بشنوی

خواهش سبزی در من است

می‌توانی دانه دانه برویانی

زخم عمیقی تا به باور بهبود ببری

دستانت را بیاور

می‌برمت به دیدار نیمه پنهان

بُهت‎زده خواهی شد از آن همه نرمش

می‌رسانمت به بوسه

آن اتفاق گرم

 
 
022

جوشش چشمه‌های رنگ

آبی خنک

سرخ داغ

سبز نشاط

در من هر اندوهی خط می‌خورد

و طرح یکپارچه‌ای می‌نشیند

تو دیگر بهانه نیستی

مدل پویای منی   زنده و آراسته

یک ژست عاشقانه بگیر

فکرت را بخوانم

طرحی از تو میزنم

021

 

 

چند قاصدک فوت کرده‌ای

                                         که تمام شهر ماجرا را می‌دانند

 

020

برودت صبح

خاصیت کشسان زمان

از قطب شمال تا استوای آغوش

گیجگاه باور

صدای کف‌های مرتب

خوبم انگار